الگوی نظام حکومتی اسلام عزیز ما که آن را برای حکومت در جامعه پیشنهاد داده است، نظام «ولایی» است که در این نظام ولایت از آن اللّه است. سرپرست و رئیس مطلق، اوّل و بدون بدیل برای این نظام، شخص اللّه است؛ که خالق این عالم و رب و پروردگار انسانهاست و مبدأ و معاد این انسانها به دست اوست. نیاز به استدلال هم نیست که حق او سرپرستی این عالم است. سرپرستی عالم بههیچوجه بین خداوند و غیر خداوند قابل منازعه نیست. دیگری کارهای نیست؛ نه خالق است و نه رب و جز خداوند خالق و رب وجود ندارد؛ که بحثهای آن در جای خود مطرح شده است.
بعضی از ما گمان میکنیم از نظام ولایت اللّه که عبور کنیم، چند نوع نظام دیگر هم برای ما قابلتصور است:
- نظام دیکتاتوری؛ یعنی ولایت یک انسان بر یک انسان دیگر و یا بر مجموعهای از انسانهای دیگر؛ مانند ولایت پادشاه، شاه و یا سلطان بر کشور که اصطلاحاً در علوم سیاسی به آن نظام دیکتاتوری میگویند.
- نظام دموکراسی؛ یعنی ولایت مردم بر مردم بهگونهای که مردم سرپرست مردم باشند.
درحالیکه ما غیر از ولایت و خارج از چارچوب سرپرستی اللّه مدل دیگری از ولایت نداریم و هرگونه ولایت دیگر طاغوت و زیرمجموعهی ولایت طاغوت است (اَولیاءُهُم الطّاغوت (بقره: ۲۵۷)). این ولایت طاغوت و شیطانی است و فرقی نمیکند که فرد باشد (مانند نظام دیکتاتوری) و یا جمع باشد (مانند نظام دموکراسی). ولی در چارچوب ولایت اللّه مسأله فرق میکند، اینکه جایگاه رأی و نظر مردم در چارچوب ولایت اللّه چیست، خود، بحثی مستقل میطلبد.
ارائهی سوره حجرات
هیئت قرآن و ولایت – تهران
تابستان سال ۱۳۹۲