وبگاه رسمی حجة الاسلام علی صبوحی
جریان پیامبر چگونه ادامه می یابد ؟

جریان پیامبر چگونه ادامه می یابد ؟

جریان پیامبر چگونه ادامه می یابد ؟ تمام نشدن رسول خداوند صلی الله علیه و آله و سلّم به چه چیز است؟ آیا به این است که هرکس مدعی ادامه دادن جریان ایشان شود؟ یا تمام نشدن او به جریان «امامت و ولایت» است؟ جریان «امامت و ولایت» تنها در سوره‌ی مبارکه‌ی حجرات ذکر نشده و سوره‌هایی که این جریان «امامت و ولایت» در آن‌ها ذکر شده، کم نیستند. اگر ما بخواهیم با وفات پیامبر صلی الله علیه و آله و سلّم سوره‌ها را تعطیل کنیم، باید هشتاد درصد قرآن را تعطیل کنیم مانند سوره‌ی محمد صلی الله علیه و آله و سلّم، سوره‌ی فتح، سوره‌ی حدید، سوره‌ی مجادله و… همه‌ی این سوره‌ها را باید دانه‌دانه تعطیل کرد. یکی از بزرگ‌ترین ادله‌ی اثبات «امامت و ولایت»، سوره‌های قرآن کریم هستند. قرآن کریم بدون اینکه جایی از ولیّ نام ببرد، نظامی ‌را طراحی کرده‌ است که بدون «ولیّ اللّه» بی‌معنا، بی‌مفهوم و «سالبه به انتفاء موضوع» است. «ولیّ اللّه» جانشین بشری نیست؛ چون جانشین بشری نمی‌تواند کنار اسم رسول اللّه بنشیند. رسول اللّه را اللّه تعیین کرده است. پس جانشین او را هم باید اللّه انتخاب کند. بنابراین «ولیّ اللّه» جانشین الهی برای رسول اللّه است. حال، انتخاب جانشین در دوران امامت و در دوران غیبت، هرکدام بحث خاص خودش را دارد.

آیا می‌توان قائل به تعطیلی قرآن شد؟

امروز در جامعه جریان‌هایی را می‌بینیم که بدون اینکه فهم و درکی از قرآن کریم داشته باشند، عملاً قائل به تعطیلی قرآن شده‌اند و اصلاً به خودشان هم نمی‌گویند که نکند دشمنانِ قرآن، من را به تعطیلی قرآن متقاعد کرده‌اند تا بتوانند به ما زور بگویند و حاکمیت شیاطین را نگه دارند. نکند آن‌ها ما را متقاعد کرده‌اند که باید شما شیعیان در دوران غیبت بنشینید و صبر کنید تا ان‌شاءالله وقتش برسد! فعلاً شیعیان قرار نیست کاری بکنند! کل قرآن هم تعطیل باشد اشکالی ندارد و تکلیفی نیست. نمی‌ترسید شاید این یک فریب یا توطئه باشد؟ مگر می‌شود قاطبه‌ی یک کتاب آسمانی؛ یعنی قریب به کل آن، تعطیل و معطل بماند و با آن هیچ کاری، هیچ حرکتی، هیچ قدمی، هیچ راهنمایی‌ای نشود کرد؟! ولی منطق تشیع ناب این‌گونه نیست. تشیع ناب می‌گوید رسول خداوند` به رحمت خداوند رفته است «اَفَاِن مَاتَ اَو قُتِلَ انقَلَبتُم عَلَىٰ اَعقَابِکُم» (آل‌عمران: ۱۴۴) آیا قرار است هرگاه پیامبر مرد و یا کشته شد شما روی پاشنه‌ها برگردید و خسارت‌زده شوید؟ مگر قرار بر عقب‌گرد و واپس‌زدن است؟ خیر؛ این نیست، قرار بر ادامه دادن است.

آیا در زمان ائمه علیهم السلام، مسأله‌ی امامت ایشان حل‌شده بود؟

آنچه امروز در جریان ولایت‌فقیه، مسأله‌ی روز ما است، مسأله‌ی روز مؤمنان بعد از پیامبر خداوند صلی الله علیه و آله و سلّم بوده است. امروز من و شما ولایت ائمه علیهم‌السلام را حل‌شده تلقی می‌کنیم و می‌گوییم مسأله‌ی ولایت ائمه علیهم‌السلام که حل شده است، شما مسأله‌ی «ولایت‌فقیه» را برای ما ثابت کنید. درحالی‌که همین تفکر بعد از رسول خداوند صلی الله علیه و آله و سلّم، امام را قبول نمی‌کرد و امام برای آن‌ها قابل‌پذیرش نبود. کجای قرآن از امام گفته بود؟ کجای قرآن گفته بود که علی علیه‌السلام بعد از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلّم جانشین است؟ قرآن که حرفی نزده بود. قرآن، بشر را بر سرنوشت خودش حاکم قرار داد که بفهمد و درک کند و با تشخیص خودش راه را پیدا کند. پیغمبر خداوند صلی الله علیه و آله و سلّم و قرآن، حجت را تمام کردند. قرآن برای امام، مصداق تعیین نکرده است. قرآن نیامده است تا عصمت امامان را تضمین بدهد. در کجای قرآن عصمت امامان ما تضمین شده است؟ عصمت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلّم خداوند در سوره‌ی فتح تضمین شده است، اما عصمت امامان در کجای قرآن تضمین شده است؟ عصمت یک قاعده است. قرآن می‌گوید اگر کسی به جانشینی پیامبر صلی الله علیه و آله و سلّم، رهبر جامعه‌ی اسلامی شد، خداوند او را «معصوم»، «مصون»، «مهدی» و «منصور» قرار می‌دهد. خداوند این چهار صفت را به او می‌دهد. اگر کسی این چهار صفت و تکیه بر این چهار صفت را نداشته باشد و یا اگر در جامعه‌ی اسلامی نشود به کسی که این چهار صفت در او باشد، متمسک شویم و این چهار صفت برای کسی تضمین نشده باشد؛ یعنی قرآن تعطیل است؛ یعنی نه رسولی هست و نه قرآنی و نه پیروی و نه اسلامی.

خیلی‌ها در مسأله‌ی فقیه می‌گویند که «عصمت امامان» با ادله برای ما حل شده است و در مورد امامان یقین داریم که معصوم هستند[۱]، امّا فقیه چه؟ فقیه که معصوم نیست! درست است، فقیه معصوم نیست ولی آن‌کس که او را بر شما گمارده است، معصوم است. شما وقتی در لزوم و امکان پیروی از فقیه تردید می‌کنید، درواقع در عصمت معصومی که او را نصب کرده است، تردید می‌کنید. به‌هرحال از دو حالت خارج نیست:

  1. خدا، پیامبران علیهم السلام و امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف در دوران غیبت، جامعه را بی‌تکلیف رها کرده‌اند. این‌همه زحمت در طول تاریخ کشیده شده است، حال در دوران غیبت همه هدر داده شود؟
  2. برای دوران غیبت هم برنامه دارند؛ که قطعاً دارند. هم عقل می‌گوید و هم نقل می‌گوید که ما را بی‌تکلیف رها نمی‌کنند. نقل، همان روایات فراوان است که در روایات آمده است باید در دوران غیبت به فقهای ما مراجعه کنید و از میان فقها آن‌کس که «شجاع»، «مدبّر» و «حافظ‌ِ نفس» است را انتخاب کنید. او حجت ما بر شما می‌شود و او را تأیید می‌کنیم. درست است که او به مقام عصمت نمی‌رسد امّا به مقام «مُؤَیَّدِ من عند رسول» می‌رسد و مورد تأیید می‌شود.

اصلاً این دور از قاعده‌ی لطف است که ما پیرو فرمان پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلّم و امام عجل الله فرجه، بهترین فقیه و اسلام‌شناسمان را برگزینیم و خداوند راضی شود که ما در دنبال کردن او به فساد کشیده شویم و یا به سمت بدبختی برویم. خدا کجاست؟ پیامبر کجاست؟ اگر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلّم هنگامی‌که شهر مدینه را ترک می‌کند، می‌گوید از فلآن‌کس در غیبت من تبعیت کنید، ما باید تبعیت کنیم، ولو اینکه او معصوم نباشد. آن‌کسی که معصوم بود به ما گفت که تبعیت کنید. او راضی نمی‌شود به اینکه من را به پیروی از کسی مأمور کند و از آن‌کس حمایت نکند و او را هدایت و تأیید نکند. اگر آن‌کس بخواهد از مدار بیرون برود، درصورتی‌که مؤمنان، صادقانه پشت سر او باشند، خداوند غایت او را عوض می‌کند، خداوند راضی به انحراف امت مسلمان نمی‌شود. در طول تاریخ ائمه علیهم‌السلام، قاتلان، فاسقان، بنی‌امیه، بنی‌عباس، محصول ولایت‌ناپذیری مردم از امامان حق بوده‌اند. هر وقت مردم در پذیرش ولایت حاکمان برحق کوتاهی کردند، خداوند جباران، ظالمان، یزیدها و معاویه‌ها را بر آن‌ها مسلط کرده است. اگر مردم کوتاهی کنند، حق و باطل گم می‌شود. اگر ماجرای روشن‌تر از روز غدیر انکار و فراموش شود، امثال اولی و دومی حاکم می‌شوند و مردم زاویه پیدا می‌کنند.

امروز هم همان امتحان است!

امروز هم ما در معرض همین ابتلا و امتحان هستیم. مطمئن باشید. امام حسین علیه‌السلام مردم کوفه را با مسلم‌بن‌عقیل امتحان کرد. امام امر فرمودند: «مسلم را اطاعت کنید. با مسلم بیعت کنید. مسلم نماینده من است.» آیا مسلم معصوم بود؟ انحرافی که امثال سلیمان‌ها پیدا کردند، درست در همین مسأله بود، مسلم که امام حسین علیه‌السلام نیست. مسلم که معصوم نیست. مسلم را تنها گذاشتند و بعد حسین علیه‌السلام را هم تنها گذاشتند. این قاعده و سنت است و تاریخ ما تاریخِ نامردی و بی‌معرفتی درباره‌ی معصومان علیهم‌السلام است و جز با مردی و معرفت نسبت به جانشینان آن‌ها عوض نخواهد شد. حالا اگر ما بنشینیم و فقط بگوییم باید امام زمان عجل الله فرجه بیاید تا من از خود او تبعیت کنم، مطمئن باش وقتی او بیاید در او شک خواهیم کرد، همچنان که در طول تاریخ شک کردند.

به‌هرحال با توجه به:

  • قاعده‌ی لطف و حکمت،
  • مسأله‌ی استمرار و کوثر،
  • مسأله‌ی «ان قُتِل ما قُتِل»،
  • مسأله‌ی آیه‌ی ولایت،
  • مسأله‌ی نظام طراحی‌شده‌ی سوره‌های قرآن کریم،

همه این موارد با هم و در کنار احکام قبلی روشن می‌کند که امت مسلمان در دوران بعد از رسول مکرم اسلام صلی الله علیه و آله و سلّم و در دوران غیبت ائمه علیهم‌السلام معطل و بلاتکلیف نیست.

ارائه‌ی سوره حجرات
هیئت قرآن و ولایت – تهران
تابستان و پاییز سال ۱۳۹۲

[۱]. ولی در عصر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلّم این‌گونه نبود و قبول «عصمت امامان» راحت نبود چون امامان زنده بودند. کسی که از دنیا رفته است، قول به عصمت او آسان است.
* جهت آشنایی با فضای سوره‌ی حجرات، به درسگفتار تدبر این سوره مراجعه فرمایید.
دسته‌بندی: ‌
دیدگاه‌هانظام ولایی، ولایت فقیه و ولایت‌پذیری
برچسب: ‌ امامت، ‌جانشینی پیامبر، ‌حکومت ولایت فقیه، ‌سوره آل عمران، ‌سوره حجرات، ‌ولایت فقیه
ارسال برای دیگران
نظرات

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این قسمت را پر کنید
این قسمت را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.
شما برای ادامه باید با شرایط موافقت کنید

keyboard_arrow_up