اگر یکوقت بپرسند که بالأخره اسلام هم به نحوی به دنبال کشورگشایی است، خیلی از مکاتب دیگر یا انسانهای دیگر هم به دنبال کشورگشایی بودند یا هستند؛ پس چه فرقی بین اسلام و سایر مکاتب هست؟! کشورگشایی از دیدگاه اسلام دارای چه حکمی است؟
اسلام دنبال کشورگشایی به نفع یک فرد، یک جریان یا یک گروه و آن هم بیرحمانه و بدون لحاظ مصالح دینی و ایمانی نیست؛ نمونهاش در همینجا (سورهی فتح)؛ اگر چنین چیزی بود، خدا لشکر خود را در اوج اقتدار و قطعیت پیروزی، مجبور به صلح نمیکرد.[۱] پس معلوم است آنچه برای اسلام اهمیت دارد، گرایش مردم در سراسر زمین به هدایت و دین حق «بِالهُدَى وَدِینِ الحَقِّ» (فتح: ۲۸) است. کشورگشایی اسلام، کشورگشایی برای بسط هدایت و توسعهی حق و اعتلای کلمهی حق است؛ اما کشورگشاییهای دیگر چه؟ آیا «بِالحَقّ» است؟ آیا «بِالهُدى» است؟ یا بر اساس این است که یک نفر احساس میکند که باید بر همهی زمین حکومت کند؟ آنکس آیا حق حاکمیت دارد؟
در اسلام، حاکمیت اللّه بر زمین، موردنظر است. خدا میخواهد، انسانها با اختیار خودشان زمین را در حاکمیت اللّه قرار بدهند. آنهایی که به خدا ایمان دارند، باید برای او با آنهایی که ایمان ندارند و حاضر نیستند بپذیرند، بجنگند.
جنگ یا صلح؟
منتهی در این جنگ، حرف اول را خونریزی و کشتن نمیزند؛ ایمان میزند؛ عرضهی دین و صبر برای جدا شدن مؤمن و کافر از یکدیگر؛ یعنی سورهی فتح میفرماید که در راهبرد اسلامیِ فتوحات، آنجایی که تشخیص ولیّ اللّه، بر اساس راهبرد سورهی فتح، این است که صبر و صلح، راه را برای تحقق حق و آرمان خدا بازتر میکند، صبر خواهد کرد، صلح خواهد کرد، شمشیر را در نیام خواهد کشید، در آن صورت، شما هم باید بپذیرید و پشت سر او برگردید و بنشینید. جایی هم که تشخیص دهد که باید شمشیر را فرود بیاورد، شما هم باید شمشیر را فرود بیاورید.
درسگفتار سوره فتح
هیئت قرآن و ولایت – تهران
تابستان سال ۱۳۹۴
[۱]. برای آشنایی با آموزههای سوره فتح، به درسگفتار این سوره مراجعه کنید.