به حول و قوه الهی دوره جدید آموزش معرفتی تدبر در قرآن با تدریس استاد علی صبوحی از تابستان ۹۸ با حضور ۲۵۰ نفر از قرآن آموزان در شهرک شهید محلاتی تهران آغاز شد. این دوره به نام شهید بزرگوار مدافع حرم شهید شعبان نصیری مزین شد. دوره های تدبر در قرآن شامل شش سطح است که طی آن قرآن آموزان با نظام ۶۸ سوره قرآن که حدود ۵ جزء قرآن را شامل می شود آشنا می شوند.
سطح پنج این دوره از خرداد تا شهریور ۱۴۰۱ طی ۱۲ هفته در مسجد ولیعصر (عج) شهرک شهید محلاتی برگزار شد. در این سطح نظام منسجم سوره های نجم تا حدید بر اساس کتاب جلد دو تدبر در قرآن تدریس شد.
در فایل بیست و ششم سطح پنج (هفته دهم)، به سوالی درباره قتل سلمان رشدی پاسخ داده می شود.
فهرست مطالب
سؤال دیگری هم پرسیدهاند درباره کشتن نویسندۀ کتاب «آیات شیطانی»، سلمان رشدی؛ گفتند بعضیها نوشتهاند که «ایشان ترور شده است و ما در اسلام ترور نداریم».
آیا قتل سلمان رشدی مصداق ترور است؟
یکوقت کسی هست که محاکمه یا صدور حکم درباره او اتفاق نیفتاده است؛ اگر این آدم را شما میخواهید بروید و حکمی را که از پیش خودتان صادر کردید و او از این حکم هم بیخبر است، یکدفعه، غافل، از پشت سر، یا از روبرو، یا در شب، یا در تاریکی و… حکم او را اجرا کنی، اسم این کار را میتوانیم «ترور» بگذاریم؛ یعنی هرچند بحث دربارۀ بود و نبود ترور در اسلام فراوان است و ابعاد فراوان دارد و باید منابع متعددی را در این باره دید و آنگاه نظر داد؛ اما بر فرض اینکه ترور نداشته باشیم، ترور در جایی است که فرد، از حکمش خبر ندارد؛ اما کسی که توسط امام مسلمین، مرجع مسلمین، ولی مسلمین، فتوا علیه او صادر شده است (متن فتوا) و خودش از فتوایش خبر دارد، دیگر اینطور نیست.
سلمان رشدی، مدتی بعد از صدور فتوای امام خمینی رحمةاللهعلیه، برای روزنامه لیبراسیون فرانسه نامهای نوشت. این نامه تبدیل به کتابی با عنوان «نامۀ نویسنده کتاب آیات شیطانی سلمان رشدی به روزنامه لیبراسیون» شده است (مشخصات کتاب). خیلی خواندنی است؛ یعنی یکی از کتابهای ارزشمندی که جا دارد هرکسی یکبار بخواند، این نامه ایشان است به روزنامه لیبراسیون فرانسه.
او در این نامه از وضع خودش، زمینههایی که منجر به این انحراف و فساد شد و چگونگی سوءاستفاده از او، بهطور مفصل پرده برداشت. یکی از حرفهایی که در آن نامه نوشته بود، این بود که میگفت پس از اینکه این فتوا صادر شد، در هر شبی ۱۶ بار مکان خواب من را عوض میکنند. او دیگر زندگی نکرده است. او آن موقع در این نامهاش نصیحتهایی میکند (نصیحت به قذافی، نصیحت به رئیس دولت خودگردان فلسطین که قبلاً بود و چند نفر دیگر)؛ و میگوید شما اشتباه من را انجام ندهید؛ راه غلطی را که من رفتم نروید؛ نامهاش جالب است.
سلمان رشدی شده بود تابلوی حیثیت دنیای کفر که امام فتوای قتل او را داده است؛ لذا هر طور شده، نباید میگذاشتند کشته شود؛ یعنی این آدم هرلحظه منتظر اجرای حکمش بوده است و بعد از صدور فتوای امام، اصلاً دیگر زندگی نکرده است. چندین بار هم افراد مختلفی خواستند این حکم را اجرا کنند؛ ولی نتوانستند. حال این بار این جوان، خدا به او توفیق داده و این کار را کرده است و بالأخره خودش را رسانده و این گارد امنیتی بسیار سنگین را شکسته است (متن خبر – ۲۱ مرداد ۱۴۰۱).
خلاصه ازنظر حقیر، آن مقدار که من میفهمم، این کار مصداق ترور یا قتل غافل نیست؛ بلکه مصداق اجرای حکمی است که صادر شده است و ایشان یا باید خود را تسلیم کند و حکم اجرا شود یا اگر تسلیم نکند، هر جا پیدایش کنند، حکمش را جاری میکنند.
فرض کنید یک نفر، جماعتی را کشته و بعد متواری شده است؛ هر کار هم میکنند، نمیتوانند او را بگیرند. در این صورت، میگویند یا خودش بیاید تا حکمش را اجرا کنیم یا اگر نیاید، هر جا پیدایش کنیم، حکمش را اجرا خواهیم کرد. لذا ترور با کاری که دربارۀ ایشان انجام شد فرق میکند.
حکم مرتد
حکم مرتدین هم متفاوت است. ما تحقیقی داشتیم درزمینۀ آیات مربوط به قتل و قتال و بحث مرتد و حکم مرتد و امثال اینها. این تحقیق الحمدلله در قالب کتابی منتشر شده است؛ تحت عنوان «چالش جنگ و آزادی». اگر دوست داشتید، میتوانید این کتاب را هم بخوانید؛ کتاب خوبی است. در این کتاب، آیات قرآن را در این زمینه جمعآوری کردهایم.
مناظره درباره ارتداد
کاری که سلمان رشدی انجام داد، ابعاد وسیع و عمیقی داشت؛ یک اقدام متکی به قدرتهای بزرگ جهانی برای مبارزه با اسلام بود. ایشان رهبر جریانسازی علیه اسلام بود؛ از نوع دشمنی و عناد بسیار بالا. چون قلم را به جنگ اسلام آورد؛ به شکل بسیار پرمغالطه و پرفساد.
کتاب «چالش جنگ و آزادی» که عرض کردم، مناظرۀ بنده است با آقای عبدالعلی بازرگان (پسر آقای بازرگانی که در ایران نخستوزیر بود) (اینجا ببینید). این مناظره در سال ۱۳۹۷ انجام شد و تحقیقی را هم که برای این مناظره انجام داده بودم، در قالب این کتاب چاپ کردند. متن مناظرهاش هم موجود است. این مناظره در مدرسه آزادفکری دانشگاه صنعتی شریف انجام شد و در سایت آنها موجود است.
در مقابل بیان، چرا شمشیر؟!
استدلالشان چه بود؟ فقط اشاره میکنم؛ استدلالشان این بود: «در مقابل بیان چرا شمشیر؟ چرا آدمی را به دلیل حرف زدن باید کشت؟ یک نفر حرفی زده است؛ مرتد شده است؛ علیه اسلام حرف زده است؛ خب شما هم حرف بزنید و جوابش را بدهید، چرا او را میخواهید مثلاً با حذف از صحنه بردارید؟» و استنادش به قرآن بود که ما در قرآن جز برای قاتلین یا قتالکنندگان، حکم قتل نداریم. من به ایشان نشان دادم که در قرآن کریم، در موارد متعددی مجوز قتل کسانی را داریم که کسی را نکشتهاند. خدا در قرآن میفرماید به دو چیز میشود آدمها را کشت:
- یکی به قتل؛ یعنی کسی، کسی را کشته باشد؛
- یکی به فساد.
در جاهایی خدا میفرماید فتنه از قتل هم بدتر است: «وَالْفِتْنَةُ أَكْبَرُ مِنَ الْقَتْلِ»(بقره/۲۱۷). اینکه یک نفر فتنه ایجاد کند، با فتنه او چه خونها که ریخته میشود؛ از قتل بدتر است. در جاهایی کسانی را که علیه اسلام پول خرج میکنند، قرآن میگوید بکشید. آدم نکشته؛ ولی پشتیبانی مالی میکند تا یکی دیگر آدم بکشد. خب این فرد با او که آدم میکشد، چه فرقی میکند؟ با پول او دارند آدم میکشند؛ با پول او دارند جنگهای گسترده علیه اسلام و مسلمین راه میاندازند. به آنها اشاره کردم و گفتم الآن شما میگویید آزادی بیان، آیا این آزادی بیان ازنظر شما شامل حال تکفیریها هم میشود؟ شامل حال سلفیها هم میشود؟ یعنی بیاییم در جامعه اجازه بدهیم حرف بزنند؛ سخنرانی کنند؛ اجازه بدهیم با جوانهای ما صحبت کنند و مثلاً به عضویت در گروههای تروریستی جذبشان کنند؟ اینکه آدم کشتن نیست؛ سخنرانی است؛ مثلاً اگر یک داعشی بگوید: «گروه داعش بهدنبال برپایی عدالت است و میخواهد بر اساس آیات قرآن، عدالت را اجرا کند…»؛ سپس آخر مجلس تلقین روانی هم ایجاد کند تا هر کس میخواهد عضو داعش بشود، بیاید در اینجا ثبتنام کند. آیا او در اینجا تفنگ به کار برده است؟ خیر؛ اما دارد برای یک گروه تروریستی یار جمع میکند. خب این آزاد است یا آزاد نیست؟ محکوم است یا محکوم نیست؟ تکلیف را روشن کنید؟ شما صحبت انقلابیون را آزاد نمیدانید؛ صحبت جبهه مقاومت را آزاد نمیدانید؛ اگر یک نفر بخواهد برای جبهۀ مقاومت یارکشی کند، به جرم خشونت خفهاش میکنید.
هیچکس نمیتواند بگوید آزادی بیان مطلق است
پس آزادی مطلق نیست؛ هیچکس نمیتواند بگوید آزادی بیان مطلق است. اگر آزادی بیان تبدیل به فتنهانگیزی شد، فتنهانگیزی حکمش با شروع جنگ، خیلی وقتها یکی است؛ بعضی وقتها بدتر از شروع جنگ است. یک نفر حرفی میزند؛ با حرف او چه خونهایی در جهان اسلام ریخته میشود. شما باید به آن فکر کنید. صرفاً این نیست که بگوییم قلم آورد یا سخنرانی کرد. بله؛ خب حرف زد؛ ولی حرف که کم چیزی نیست. حرفی که زد، چه اثری گذاشته است؟ یکوقت با حرف یک نفر اتفاقی میافتد، آنوقت او باید پاسخگوی آن اتفاق هم باشد.
چیزی که بنده از قرآن کریم برداشت کردم و فهمیدم این است که هر کس با پولش، با سخنانش، با حضورش، با سلاحش، راه خدا را ببندد، عالماً یا عامداً، بخواهد راه رسیدن به حقیقت را بر بندگان خدا ببندد، اسلام حذفش میکند. یکی از حقوق بشری که اسلام دنبال میکند، حق انسانها در برخورداری از فکر صحیح است. اسلام قبول فکر صحیح را اجبار نمیکند؛ اما اگر دستهایی مانع فهم انسانها بشود؛ مانع رسیدن انسانها به حق بشود و اجازه ندهد که اسلام به گوش کسانی که سزاوار شنیدنش هستند، برسد، میشود «صد عن سبیل الله» (بستن راه خداوند)؛ و هرکس راه خدا را ببندد، اسلام حذفش میکند. اسلام میگوید: «شما اگر کافر هستی، برای خودت کافر باش؛ میخواهی به جهنم بروی، خودت برو؛ ما کاری به کسی که خودش میخواهد به جهنم برود نداریم. اگر نمیخواهی اسلام را قبول کنی، خودت میدانی و اجباری در قبول کردن اسلام نداریم؛ اما اینکه بیایی فضایی ایجاد کنی؛ کاری انجام دهی؛ سخنی مطرح کنی؛ کتابی بنویسی؛ شمشیری بلند کنی؛ تریبونی بگذاری که با زور، پول، مغالطه و تزویر، مانع بقیه شوی، اینجا مزاحم حقوق دیگران هستی. تا وقتی حق خودت است، به خودت مربوط است؛ اما اگر حق دیگران را ضایع کردی، چه کسی باید جلوی تو را بگیرد؟ این میشود «صد عن سبیل الله»؛ یعنی بستن راه خدا. اینکه بگویی: «من کافر هستم و نمیگذارم بقیه هم مسلمان بشوند؛ من اسلام را قبول ندارم و اجازه هم نمیدهم بقیه قبول کنند» درست نیست. نمیخواهی بپذیری؛ نپذیر؛ اما راه خدا را باز کن و برو کنار. اگر ایستادی وسط و درواقع فتوای خودت را صادر کردی، جلوات میایستیم؛ شمشیر بکشی، ما هم شمشیر میکشیم؛ فتنه کنی، جوابت را میدهیم؛ اسلام را سیاه کنی، ما هم خودت را حذف میکنیم. اینطور نیست که تو بخواهی راه خودت را بروی و هیچکس هم جلودار و مانع تو نباشد».
برای اراجیف و اباطیلی که در دنیای امروز، مبنای استکبار جهانی است، یک حریمهایی درست کردهاند که کسی حق ندارد راجع به آن صحبت کند! اگر کسی راجع به بعضی از مسائل، در دنیای بهظاهر آزاد امروز صحبت کند، محکوم است! اگر عکس سردار سلیمانی را در اینستاگرام بگذارید، صفحهات را حذف میکنند، اجازه نمیدهد. این چطور آزادی است؟ آزادی فقط آنطرفی است؟! شما آزاد باشید و بقیه نه؟!
لذا بحثهای مفصلی در آن کتاب هست. تمام آیاتی را که به قتل و قتال در اسلام مربوط میشد، همه را به شکل موضوعی آوردهایم و یک سیری را مطرح کردیم.
لازم به ذکر است تمامی کلاس های آموزشی تدبر در سطح کشور با حمایت های مردمی به صورت رایگان برگزار می شود. همچنین محصولات صوتی و تصویری تدبر، به صورت رایگان در اختیار عموم قرار می گیرد.
چنانچه مایل هستید در این نهضت مردمی سهیم باشید می توانید در قالب حمایت های نقدی، خمس، وقف، قرض الحسنه، نذر و … در گسترش فرهنگ تدبر در قرآن کریم سهیم باشید.
برای اطلاعات بیشتر لطفا به سایت نهضت تدبر مراجعه کنید.
http://www.nehzattadabor.com
۱ دیدگاه. جدید
بسیار بسیار عالی…