تحلیل مسئلۀ هتک حرمت به قرآن کریم موضوع بحث استاد علی صبوحی در برنامۀ «جانم فدای قرآن» بود. این برنامه که در تاریخ ۱۲ تیرماه سال ۱۴۰۲ از شبکۀ قرآن سیما بهصورت زنده پخش شد، با حضور رئیس سازمان دارالقرآن الکریم سازمان تبلیغات اسلامی، حجتالاسلام علی تقیزاده، همراه بود.
در تاریخ ۷ تیرماه ۱۴۰۲ فردی در سوئد ساحت معظم قرآن کریم را مورد اهانت قرار داد (خبر).
فهرست مطالب
سلام و ادب و احترام به بینندگان محترم این برنامه.
تاریخچه توهین به قرآن کریم
من میخواهم اشاره کنم به این موضوع که تاریخچۀ توهین به قرآن کریم را اگر بررسی کنیم، متوجه میشویم که از زمانی که نزول قرآن آغاز شده است، این توهین به قرآن هم وجود داشته است. از زمان پیامبر گرامی اسلام صلیاللهعلیهوآلهوسلم، همان اولین آیاتی که نازل میشده این جریان شکل گرفته و مشخص هم بود که کسانی که همیشه منافع خودشان را با نزول وحی در خطر میدیدند، در مقابلش صفآرایی خواهند کرد و موضع خواهند گرفت. این امری مسلم است.
دلداریهای خداوند به پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم و مؤمنان
ولی این مسئله در عین اینکه باعث جریحهدار شدن قلب مؤمنین و -از آن بالاتر- جریحهدار شدن قلب ولیالله میشود (زمانی که قرآن بر پیامبر گرامی اسلام صلیاللهعلیهوآلهوسلم نازل میشد، قلب ایشان و بعد مؤمنین دردمند میشد. در زمان ما هم در وهلۀ اول، قلب شریف امام زمان علیهالسلام دردمند میشود. اولیای خدا و مؤمنین قلبشان دردمند میشود)؛ اما خدا یک دلداری در قرآن کریم داده است و این دلداری حاوی یک محتوای بسیار قابلتوجه است. هم مایۀ آرامش مؤمنین است و هم مایۀ تهدید و انذار کسانی است که مرتکب چنین توهینهایی میشوند. نمونهای از آن را اشاره میکنم: در سوره مبارک مدثر از آیات ۱۱ تا ۳۰ خداوند میفرماید:
«ذَرنِي وَمَن خَلَقتُ وَحِيدًا ﴿۱۱﴾» ای پیامبر، من را تنها بگذار با کسی که خودم بهتنهایی او را خلق کردم. کسانی که به قرآن توهین کردند، در وهلۀ اول بدانند خودشان مخلوق پروردگار و در قبضۀ قدرت خدا گرفتار هستند. «وَجَعَلتُ لَهُ مَالًا مَمدُودًا ﴿۱۲﴾ وَبَنِينَ شُهُودًا ﴿۱۳﴾ وَمَهَّدتُ لَهُ تَمهِيدًا ﴿۱۴﴾» من خودم برای او ثروت قرار دادم؛ خودم برای او فرزندانی که در مقابل دیدگانش حرکت میکنند خلق کردم؛ خودم برای او موقعیت اجتماعی فراهم آوردم. اینها را من انجام دادم؛ یعنی غیرازاینکه خود او مخلوق من است، تمام ابزاری که برای حرکت و مقابله با قرآن در اختیار دارد، همۀ آنها هم مخلوق من است و همه را من در اختیارش گذاشتهام. «ثُمَّ يَطمَعُ أَن أَزِيدَ ﴿۱۵﴾»؛ او چرا دارد اینگونه دستوپا میزند؟ چرا خودش را در مقابل قرآن قرار داده است؟ چون طمع دارد که من زیادتر به او بدهم؛ یعنی بهدنبال ثروتافزایی است، بهدنبال قدرتافزایی است، بهدنبال شهرتافزایی است؛ میخواهد موقعیت متزلزل خودش را تثبیت کند؛ اما بداند: «كَلَّا»؛ هرگز چنین اتفاقی نخواهد افتاد. در مقابل قرآن قرار گرفتن و به قرآن توهین کردن، باعث برکتی در زندگی او، افکار او، حرکت او، منش و مرام او نخواهد شد؛ چون «إِنَّهُ كَانَ لِآيَاتِنَا عَنِيدًا ﴿۱۶﴾»؛ او معاند آیات ما است. کسی که معاند آیات ما است، منتظر برکتی از جانب ما نباشد. «سَأُرهِقُهُ صَعُودًا ﴿۱۷﴾» بهزودی خودم او را گرفتار عذابی فزاینده خواهم کرد. «إِنَّهُ فَكَّرَ وَقَدَّرَ ﴿۱۸﴾ فَقُتِلَ كَيفَ قَدَّرَ ﴿۱۹﴾ ثُمَّ قُتِلَ كَيفَ قَدَّرَ ﴿۲۰﴾»؛ او اندیشه و تدبیر خود را به کار بست؛ تمام قدرت خودش را به کار گرفت تا بتواند در مقابل وحی، قد علم کند و وحی را زمین بزند. مرگ بر او باد؛ چگونه قدرت خود را در مقابل کلام ما به کار گرفت؟! دوباره مرگ بر او باد؛ چگونه قدرت خود را در مقابل کلام ما قرار گرفت؟! «ثُمَّ نَظَرَ ﴿۲۱﴾ ثُمَّ عَبَسَ وَبَسَرَ ﴿۲۲﴾ ثُمَّ أَدبَرَ وَاستَكبَرَ ﴿۲۳﴾ فَقَالَ إِن هَذَا إِلَّا سِحرٌ يُؤثَرُ ﴿۲۴﴾ إِن هَذَا إِلَّا قَولُ البَشَرِ ﴿۲۵﴾»؛ یک ژست تبلیغاتی به خود گرفت (در دنیای امروز، در مقابل دوربینها، در میان یک گارد حفاظتی كه میخواهد از او محافظت کند، ژست تبلیغاتی به خود گرفت)؛ با حالتی حقبهجانب که «بله؛ من در مقابل کلامی قد علم کردهام که سحر برجایمانده از گذشتگان است؛ در مقابل کلامی قد علم کردهام که قول بشر است نه سخن خدا». خدا در این سوره مبارک، در یک کلمه جواب او را میدهد: «سَأُصلِيهِ سَقَرَ ﴿۲۶﴾»؛ چنین آدمی و چنین افرادی بدانند که عاقبت چنین حرکتی چیزی جز گرفتار شدن آنها به چاه دوزخ و ویل و عذاب الهی نخواهد بود.
من خواهش میکنم از بینندگان عزیز كه به آیات سوره مبارک مدثر مراجعه کنند. آیات بعدی را هم بخوانند که متوجه بشویم خود خدا از موضع اقتدار در مقابل چنین حرکتی ایستاده است و به پیامبر خود آرامش میدهد كه نگران نباش؛ کسی که در مقابل کلام خدا میایستد، در مقابل خدا ایستاده است. انسانی که مخلوق خدا است؛ ابزارِ در اختیار او همه از جانب خدا به او داده شده و به طمع افزایش ثروت و قدرت میخواهد در مقابل کلام خدا صفآرایی کند، عاقبتی جز هلاکت نخواهد داشت.
لذا من بهنوبه خودم و به نمایندگی از جامعه قرآنی، بهویژه متدبّران، این اتفاق را محکوم میکنم و تسلیت عرض میکنم به محضر امام زمان علیهالسلام، به محضر مقام معظم رهبری و همۀ دلسوزان و اولیای الهی. بدانند که در این ماجرا در صف اول، خود خدا در مقابل او است. البته ما باید وظیفۀ خودمان را در این حزب الله و جبهه الهی بشناسیم و بدانیم چه نقشی ایفا خواهیم کرد.
تحلیل قرآنی مسئلۀ هتک حرمت به قرآن کریم
با اجازۀ شما اشارهای داشته باشم به اینکه با توجه به آیات قرآن این توطئه یک تحلیلی بشود. این یک توطئه است؛ نباید آن را یک اقدام منفرد ببینیم. این یک حرکت جدا از قطعات دیگر نیست؛ بلکه این پازل قطعاتی دارد و خوب است ما به همۀ این قطعات توجهی داشته باشیم.
آیات جهاد؛ دستمایه اتهام خشونت به قرآن کریم
ببینید آنچه دستمایۀ تبلیغاتی توهین به قرآن در دنیای امروز است، یک اتهامی است که به قرآن زده شده است؛ و آن اینکه قرآن در دنیا بهعنوان کتاب خشونت معرفی شده است. برای اینکه قرآن کتاب خشونت جلوه کند، دشمنان اسلام و قرآن دو نوع حرکت طراحی کردهاند:
- یکی حرکت علمی و تئوری است؛ یعنی آمدند تلاش کردند با سوءفهم و سوءبرداشت و سوءتفسیر از برخی آیات قرآن، این اتهام را وارد کنند. برخی از آیات قرآن را از قبل و بعد جدا کردند؛ این آیات را بالا آوردند و سعی کردند به خورد افکار عمومی بدهند که «این کتاب آسمانی، دارد قتل و قتال، کشتن، جنگ و امثال اینها را تئوریزه میکند؛ پس بدانید با کتابی روبرو هستید که اگر در دنیا پا بگیرد؛ شناخته شود؛ موردتوجه واقع شود و به آن ایمان بیاورند، پشتبند آن قتل و غارت در دنیا افزایش پیدا خواهد کرد. کتاب خشونت است».
- کار دومی که مکمل آن بوده و این توطئه را تکمیل میکرده، در حقیقت، مسئلۀ ساختن و پرداختن گروههای افراطی نظیر داعش است. همه میدانیم داعش با سرمایه و تدبیر دستگاه استکبار جهانی ساخته شد؛ ولی در ظاهر با شعار لا اله الا الله و با کتابی به نام قرآن به میدان آمد. آیه قرآن میخوانند و مردم بیگناه را قتلعام میکنند؛ آیه قرآن میخوانند و خشونتهای کور و افراطی را اجرا میکنند… .
پس هم به لحاظ تئوری، هم به لحاظ عملی، سالیان سال کار کردند تا قرآن را در افکار عمومی جهان بهعنوان کتاب خشونت جلوه بدهند. حال این دستمایه فکری و افکار عمومی کمک میکند که اگر امروز میآیند در مقابل قرآن حرکتهای هتّاکانه، مثل آتش زدن یا توهینهای دیگر انجام میدهند، دیگر خیالشان راحت است که افکار عمومی، نسبت به این حرکت متقاعد هستند؛ چراکه میدانند ما داریم با کتابی برخورد میکنیم که اگر پا بگیرد، خشونت است.
پاسخ به این نوع حرکتها
اگر خوب به ابعاد این توطئه دقت کنیم، باید بیاییم و در مقابلش حرکتی به تناسب آن انجام دهیم. دستمایه این توطئه در خود قرآن که از آن سوءاستفاده شده، چه بوده است؟ اگر قرآن را ورق بزنیم، از همین سورۀ مبارک حمد تا سورۀ مبارک ناس، بسیاری از سورههای قرآن -بهخصوص سورههای اجتماعی قرآن- مملو از آیاتی مربوط به جهاد، قتال فی سبیل الله، کشتن ائمۀ کفر، برخورد با مفاسد و منکرات و امثال اینها است. قرآن کریم نسبت به ظالمان، نسبت به خائنین، نسبت به کسانی که حقوق انسانها را نادیده میگیرند، نسبت به کسانی که دین الهی را پایمال میکنند، رویکرد انذاری دارد. چنین چیزی در قرآن بهوضوح پیدا است. از این آیات سوءاستفاده شده است؛ ما چه برخوردی باید در مقابلش بکنیم؟
پاسخ غلط
فکر میکنم برخوردی که شاید این روزها احساس میکنیم دیده میشود، برخورد انفعالی است؛ یعنی از یکسو آتش زدن قرآن (به بهانه اینکه کتاب خشونت یا… است) را محکوم میکنیم و به این محکوم کردن اکتفا میکنیم؛ از آنطرف نمیآییم پاسخی بدهیم و بگوییم که این آیات جهاد و قتالی و رویکرد انذاری که در قرآن وجود دارد، فلسفهاش چیست و بهدنبال چیست؛ هیچ حرکت دفاعی روشنگرانهای نسبت به این موضوع انجام نمیدهیم؛ بلکه متأسفانه شاهد این هستیم که گویی خود ما هم از آیات جهاد و قتال، میخواهیم بگذریم و آنها را ندیده و نشنیده بگیریم! خیلی آن را نمیخوانیم تا دیگر به افکار عمومی جهان برنخورد و حساسیت ایجاد نشود و ناراحت نشوند تا فردا بهانه به دست دشمنان قرآن نیاید!
این دلیل، دقیقاً همان نقطۀ اثرگذاری این توطئه است؛ یعنی این توطئه دقیقاً در همانجایی موفق میشود که بخواهیم از رویکرد جهادی و انذاری قرآن انصراف بدهیم. اگر این انصراف حاصل شد، دشمن به هدفش رسیده است. او چیزی غیر از این نمیخواهد؛ میخواهد قرآن کریم را خنثی کند؛ میخواهد آن را از حالت تهاجمی در مقابل ظلم و استکبار خارج کند. وقتی این حاصل شد، دیگر او به هدف خودش رسیده است.
لذا خیلی باید هوشمندانه رفتار کرد. اگر با جلوه دادن این سخنان که «چه کسی گفته قرآن کتاب خشونت است؟! قرآن کتاب صلح است…» بخواهیم از این جنبۀ قرآن عبور کنیم، عملاً داریم ناخواسته حرکت دوم را به نفع این توطئه کامل میکنیم و بخشی از قرآن را عملاً حذف میکنیم و به آن نمیپردازیم. در رسانه به آن نمیپردازیم؛ در آموزش نمیپردازیم؛ روی منبر نمیپردازیم؛ سعی میکنیم بهنوعی قرآن را و خودمان را از تیررس اتهامات دشمن نجات دهیم؛ درحالیکه نجات ندادیم؛ بلکه اتفاقاً رفتهایم و در همان نقطه هدف دشمن قرار گرفتیم. این رویکرد، رویکرد انفعالی است.
پاسخ درست (دو پیشنهاد)
در مقابل این حرکات، باید رویکرد فعّال داشته باشیم. دو پیشنهاد به نظرم میرسد که در این رویکرد فعّال جا دارد موردتوجه قرار بگیرد:
پیشنهاد اول: تبیین آیات جهاد
آیات جهاد و فرهنگ جهاد در قرآن کریم نیاز به تبیین دارد. امروز حتی جوانهای خودمان، مجامع علمی و دانشگاهی خودمان، حتی بعضاً برخی از مجامع مذهبی خودمان، دربارۀ فرهنگ جهاد در قرآن توجیه نیستند؛ یعنی اگر حتی دشمن بخواهد بچههای خود ما را متقاعد کند که «قرآن کتاب خشونت است» ایبسا موفق شود. ما در جامعۀ خودمان میبینیم که گاهی حرکتهایی در توهین و جسارت به قرآن کریم اتفاق میافتد؛ هرچند خیلی کوچک و در ابعاد کم؛ ولی دنبالۀ همین حرکتهای مذبوحانهای است که دستگاه استکبار جهانی آنها را ترتیب میدهد. پس تبیین آیات جهاد و فرهنگ جهاد در قرآن کریم، اصلاً مقدمهساز ظهور امام زمان علیهالسلام هم خواهد بود. به نظرم یک امر لازم است. این تبیین اتفاق نمیافتد؛ الا به اینکه قرآن را بفهمیم و بفهمانیم. ما در جامعهمان بهشدت دربارۀ فهمیدن و فهماندن قرآن مسئول هستیم؛ ولی در قبال این مسئولیت به نظرم چندان کارنامه قابل دفاعی نداریم. در این زمینه مایل هستم به دو حوزۀ بسیار مهم و تأثيرگذار دربارۀ تفهیم و تفهّم قرآن اشاره کنم تا کارنامه خود را در همین دو حوزه ارزیابی کنیم:
- یکی آموزش و پرورش است. آموزش و پرورش جمهوری اسلامی ما بعد از گذشت بیش از ۴۰ سال از انقلاب اسلامی، میبینیم که همچنان در حوزه آموزش قرآن، به شکل کاملاً ابتدایی دارد عمل میکند؛ یعنی دانشآموزان ما ۱۲ سال در مدرسه در حال تحصیل هستند و ۱۲ سال حضور فعّال در یک فرایند آموزشی دارد؛ اما نمیتوانیم بگوییم قرآن کتاب اول مدرسههای ما است؛ بلکه بعضاً مجبور هستیم با کمال تأسف بگوییم کتاب آخر در مدرسههای ما است! در طراحی کتاب، در آموزش قرآن، آموزش عربی، آموزش دینی (که با قرآن مرتبط هستند)، هنوز ما به اندازۀ کافی هوشمندانه رفتار نمیکنیم؛ به تناسب زمان و به تناسب قرآن رفتار نمیکنیم. خروجی ۱۲ سال آموزش و پرورش را میتوانیم در یک جوان یا نوجوانی که دیپلمش را گرفته است و از آموزش و پرورش فارغالتحصیل شده در حوزه قرآن بلد بودن و انس با قرآن برویم و ارزیابی کنیم.
- دومین حوزهای که دراینباره باید به آن توجه شود، مسئلۀ رسانه است. خود رسانه که یکی از بهترین بسترهای تفهیم و تفهّم و تعلیم و تعلّم قرآن کریم است، وقتی میخواهد درباره قرآن، رفتاری را از خود بروز دهد، بعضاً -تحت تأثیر بایدها و نبایدهای رسانهای- رفتارهایی است که نمیتواند آن علم به قرآن را در جامعه تضمین و ایجاد کند. حتی شبکۀ بسیار باارزشی مثل شبکۀ قرآن حتی آن قالب لازم را در اختیار تعلیم و تعلّم قرآن و تفهیم و تفهّم قرآن قرار نمیدهد؛ هرچند که حرکتهای پربرکت زیادی در آن وجود دارد.
در تبیین آیات جهاد در قرآن، اشارۀ کوتاهی میکنم. جهاد در قرآن کریم برای برپایی عدالت است: «لَقَد أَرسَلنَا رُسُلَنَا بِالبَيِّنَاتِ وَأَنزَلنَا مَعَهُمُ الكِتَابَ وَالمِيزَانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالقِسطِ…»(حدید: ۲۵)؛ یعنی اگر ما پیامبر فرستادیم؛ اگر کتاب و میزان بر آنها نازل کردیم، برای این بود که مردم در پرتو قسط و عدل زندگی کنند (عدالت یعنی انسانها استعدادهایشان ضایع نشود؛ از حقوقشان محروم نشوند؛ رشد و تکامل انسانی به معنای واقعی در همۀ عرصهها شکل بگیرد و انسانها بتوانند آزادانه در مسیر سعادت و تعالی خودشان حرکت کنند). اما این اقامۀ قسط که شد فلسفه انزال کتب و ارسال رسل، یکچیزی نیاز دارد؛ چون در مقابل عدالت یک مانع جدی وجود دارد: دستگاهی به نام دستگاه استکبار، استکبار جهانی، ظلم، ستم، استثمار، استعمار، بشر را از حقوق مسلمش محروم کردن. دستگاه استکباری زبانی بهجز حدید نمیشناسد؛ لذا خداوند بهدنبال آیۀ قبل فرمود: «…وَأَنزَلنَا الحَدِيدَ فِيهِ بَأسٌ شَدِيدٌ وَمَنَافِعُ لِلنَّاسِ..» (حدید/۲۵)؛ یعنی آهن را نازل کردیم تا در مقابل زورگویی و ستم ایستادگی بشود. قرآن به این صورت در کنار آن فرهنگ جهاد، خواهد توانست عدالت را برای بشر به ارمغان بیاورد. این چیزی است که ما انتظار آن را میکشیم.
اتفاقاً وجود آیات جهاد، افتخار اسلام است
اگر به همین مفهوم عدالتطلبی قرآن دقت کنیم، متوجه میشویم که آیات جهاد اتفاقاً در بهترین موقعیت در کتاب آسمانی قرار دارند و این افتخار اسلام و قرآن است که کتاب آسمانی آن، برای برخورد با ظلم و فساد و تباهی برنامه دارد. اسلام در رکاب اولیای الهی، جهاد را طراحی کرده است.
پس این تبیین و بهخصوص مسئلۀ تفهیم و تفهّم که منجر به تبیین فرهنگ جهاد در قرآن کریم و عدالتطلبی قرآن کریم میشود، به نظرم یکی از رویکردهای فعال است.
پیشنهاد دوم: افشاگری
دومین کاری که باید بهغیراز این تبیین آگاهانه انجام دهیم، افشاگری است. همین لباس عدالتطلبی و جهاد -که ذیل عدالتطلبی توجیهپذیر است- را همان دستگاه استکباری به تن خودش کرده است! در همین دنیای امروز که قرآن را به بهانۀ کتاب خشونت بودن و با دستمایۀ آیات جهادش، آتش میزنند، خودشان به اقصی نقاط دنیا به بهانۀ صلح و به بهانه حقوق بشر، لشکرکشی میکنند و بزرگترین جنایتها را مرتکب میشوند.
پس افشاگری و تبیین دو وظیفه اصلی است. سهم مردم هم در هر دو پیدا است؛ هم در حوزه تبیین فهم و تفهیم قرآن و هم در حوزه افشاگری و پرده برداشتن از تاریخ و از فعلیت مفسدانه دستگاه استکبار جهانی.
اشارهای به آیات ابتدایی سوره مبارک مدثر
مولای متقیان علی علیهالسلام فرمودند: «أَلاَ لاَ خَيرَ فِي قِرَاءَةٍ لاَ تَدَبُّرَ فِيهَا (مشکاة الأنوار فی غرر الأخبار، ج۱، ص۱۳۷)؛ بدانید در قرآن خواندنی که در آن تدبّر نباشد، خیر کاملی نیست». ما هدفمان از قرآن خواندن این است که متوجه شویم پروردگار عالم از ما چه میخواهد؛ چه در حوزۀ فکر، چه در حوزه اخلاق، چه در حوزۀ رفتار، فلسفۀ خلقت خودمان را درک کنیم؛ فلسفه هویت اجتماعی خودمان را درک کنیم. اینها حاصل نخواهد شد؛ الا به اینکه قرآن را با تدبّر بخوانیم. لذا هم خودم را و هم بینندگان عزیزی را که این برنامه را نگاه میکنند، دعوت میکنم به اینکه انشاءالله قرائتهای ما متدبّرانه باشد. چند آیه از سوره مدثر را میخوانم و امیدوارم که به برکت این آیات، خداوند دشمنان قرآن و اسلام را ناکام کند:
«اَعوذُ بِاللهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم بِسمِ اللَّهِ الرَّحمَنِ الرَّحِيمِ يَا أَيُّهَا المُدَّثِّرُ ﴿۱﴾ قُم فَأَنذِر ﴿۲﴾ وَرَبَّكَ فَكَبِّر ﴿۳﴾ وَثِيَابَكَ فَطَهِّر ﴿۴﴾ وَالرُّجزَ فَاهجُر ﴿۵﴾ وَلَا تَمنُن تَستَكثِرُ ﴿۶﴾ وَلِرَبِّكَ فَاصبِر ﴿۷﴾» ای پیامبر، ای کسی که جامه و ردایی را به دور خود پیچیدهای، «قُم»؛ به پا خیز؛ پس انذار بده؛ و پروردگارت را بزرگ شمار؛ و لباست را تطهیر کن.
این آیات در فضایی است که به پیامبر بهخاطر تبلیغ قرآن جسارت شده است. همه در تاریخ خواندهایم که لباسهای حضرت از جسارتها و توهینها آلوده شد؛ خاکستر بر سر و روی حضرت میریختند؛ بعضاً فضولات حیوانی را سر راه حضرت یا روی سر حضرت میریختند. دل حضرت گرفته است. در این فضا خداوند میفرماید لباست آلوده شده است؟ «وَثِيَابَكَ فَطَهِّر ﴿۴﴾»؛ تطهیرش کن؛ آن را از آن آلودگیها پاک کن؛ «وَالرُّجزَ»؛ دلت گرفته است؟ «فَاهجُر ﴿۵﴾» از آن دلگیری فاصله بگیر؛ «وَلَا تَمنُن تَستَكثِرُ ﴿۶﴾»؛ نکند با خودت بگویی: «من خیلی گفتم؛ دیگر بس است»، نکند با خودت بگویی: «بیش از این دیگر جایی برای تبلیغ قرآن باقی نمانده است»؛ نه: «وَلِرَبِّكَ فَاصبِر ﴿۷﴾»؛ بهخاطر پروردگارت صبر کن چرا؟ چون «فَإِذَا نُقِرَ فِي النَّاقُورِ ﴿۸﴾»؛ آنوقتی که در صور دمیده خواهد شد، آنگاهکه در شیپور برپایی یومالدین دمیده خواهد شد، آن روز روزی است بسیار سخت؛ «عَلَى الكَافِرِينَ غَيرُ يَسِيرٍ ﴿۱۰﴾»؛ روزی است که بر کافران آسان نخواهد بود.
یعنی بلند شو کافرانی را که بناست در آن روز سخت گرفتار آتش عذاب الهی شوند، با انذار خودت از آن آتش نجات بده. بعد از این، همان آیاتی است که در ابتدای این جلسه خواندیم و مربوط میشود به جریان تکذیب قرآن کریم.
۱۶ دیدگاه. جدید
عرض سلام و احترام
از استاد صبوحی بررگوار کمال تشکر و سپاس را دارم
واقعا عالی بود از بیانات ایشان بسیار بهره بردم. خداوند شما و امثال شما را اسلام و مسلمین حفظ کند و بر تو فیفاتتان بیفزاید ?. ان شاالله
چقدر صحبت های استاد دلگرم کننده بود. خدا حفظ شون کنه
جانم فدای قرآن سلام به استاد عزیز علی صبوحی همین طور که دوستان فرمودن جای شما در صدا وسیما خالی هست وباید مثل آقای قرائتی یک ساعتی را برای شما قرار بدن تا مفاهیم قرآن وتدبر درآن رو به مردم آموزش دهید
سلام دست مریزاد استاد غبطه میخورم شهر های ما از هم فاصله داره و ما نمیتونیم در کلاسهای شما شرکت کنیم
شما واقعا ی نعمت بزرگ هستید برای کشورمون
خدا حفظتون کنه
استاد بزرگوار همیشه تدبرهاتون رو دانلود میکنم و گوش میکنم
کلاسهای مجازی ایشون وسایت گنجینه تدبر به صورت رایگان دراختیار همه دوستان قرار داره.
سلام به استاد بزرگوار استاد صبوحی عزیز
کاشکی از این برنامه ها توی صدا و سیما بیشتر گذاشته بشه تا مردم بیشتر با تدبر آشنا بشن
تدبر قرآن یعنی درست زندگی کردن
خدا اجر بی پایان بهتون عنایت کنه که امثال ما با تدبر آشنا شدیم
با سلام به همه عوامل برنامه خوب تدبر علت تعطیل شدن جلسات تدبر استاد صبوحی چیست شروع دوره را لطف کنید اعلام فرمایید
سلام بر شما
جلسات تعطیل نشده؛ بلکه بعد از پایان دورۀ تدبر در سوره مبارک آل عمران، دورۀ جدیدی اعلام نشد.
انشاءالله در صورت شروع دورۀ جدید، از طریق همین وبگاه و کانالهای مرتبط، اطلاعرسانی خواهد شد.
موفق باشید.
سلام علیکم واقعا جای عالم بزرگواری چون استاد صبوحی در صدا و سیما خالیه انشالله بتونیم از وجود بابرکت ایشان بیشتر بهره مند بشیم
خدا خیر کثیر بهتون عطا کنه خیلی عالیبود درفرصت محدودی که داشتین انشالله باز شمارو ببینیم توی شبکه های اجتماعی با وقت بیشتری که در اختیارتون بذارند
جانم فدای قران
پروردگارا کافران به قران را نابود بفرما?
با عرض سلام وادب بسیار عالییی بودید استاد ارجمند خدا حفظتون کنه واقعا مثل همیشه که به صوت های تدریس شما گوش میکنم لذت بردم و از خدا واقا امام زمان عج خواستار توفیقات روز افزون شما استاد بزگوار وفعال و دغدمند هستم
سلام علیکم لطفاً پیگیری کنید و استاد رو حتما در شبکه های اجتماعی وارد کنید تا قرآن از محجوریت در بیاید و شاید مردم به سمت قرآن گرایش پیدا کنند آنوقت هست که این تلاشها، زمینه ساز ظهور میشود
سلام بر شما و تشکر
نشانی صفحات و کانالهای استاد در فضای مجازی در این صفحه قرار دارد.
جانم فدای قرآن
عالی عالی استاد ارجمند شما باعث افتخارید
توفیقاتتون روز افزون انشاالله
سلام و عرض ادب خدمت استاد بزرگوار
التماس میکنم به گوش مسولین و اموزش و پرورش و صدا سیما برسانید که تدبر قران رو از همان ابتدای دبستان ورود به مدرسه جا بیفته تا بچه ها انس با قران داشته باشند و درک کنند
خیرو دنیا اخرت نصیبتان